بحث (مفرداتنهجالبلاغه)بحث (به فتح باء) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای به معنای کاوش، کاویدن و جستوجو کردن میباشد که حضرت علی (علیهالسلام) در بیان توصیف خدای تعالی و هنگامهی ضربت خوردن، در وصیت خویش از این واژه استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیبَحث (به فتح باء) به معنای کاوش و کاویدن آمده است. چنانکه گفته میشود: «بحث فی التراب: حفرها.» به همین جهت در مجمع البیان آمده است: اصل بحث جستجو کردن چیزی است در خاک. مثل: «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْاَرْضِ.» ۲ - کاربردهااین واژه در میان سخنان امام علی (علیهالسلام) در موارد گوناگونی استعمال شده که عبارتند از: ۲.۱ - توصیف خداوندامام (علیهالسلام) نسبت به مردی که خطاب به ایشان گفت: خدا را طوری توصیف کن گویا با چشم خود میبینم. امام که از این سؤال ناراحت شده بود به منبر رفته و «خطبه اشباح» را خواندند تا آنجا که فرمودند: «و سمیّ ترکهم التعمّق فیما لم یکلّفهم البحث عن کهنه رسوخا فاقتصر علی ذلک؛ خداوند راسخ در علم نامید، کسانی را که در خدا بحث و کاوش نمیکنند، زیرا آنها را به این کار (غیر ممکن) تکلیف نکرده است.» ۲.۲ - هنگام ضربت خوردندر جای دیگر آن حضرت (علیهالسلام) پس از ضربت خوردن در وصیت خود فرموده است: «کم اطّردت الایّام ابحثها عن مکنون هذا الامر فابی الله الّا اخفائه هیهات علم مخزون؛ مرتّب ایّام را پشت سر گذاشته و از وقت وقوع مرگم جستجو میکردم ولی خدا خواست که مخفی بماند زیرا که آن از علم مکنون خداوند است.» اطراد ایّام طرد، و دور کردن آنها است. ۲.۲.۱ - دیدگاه مورخینابن میثم و ابن ابی الحدید هر دو «هذا الامر» را اشاره به وقوع شهادت آن حضرت (علیهالسلام) معنی کردهاند؛ به این معنی که امام (علیهالسلام) پیوسته در این فکر بوده که وقت وقوع و کیفیّت قتل خویش را بداند. به همین جهت ابن میثم در خصوص این موضوع نوشته است: چون خداوند فرموده: «اِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ» هر چند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از کیفیّت شهادتش اجمالاً خبر داده بودند. زیرا روایت شده آن حضرت (علیهالسلام) در رابطه با این مطلب فرمودهاند: «بر این سرم ضربت زده میشود و این محاسنم به خونم خضاب میگردد.» ۲.۲.۲ - دیدگاه نگارندهبهنظر میرسد این سخن دور از واقعیت باشد، زیرا امام (علیهالسلام) بعد از دانستن اینکه «وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِاَیِّ اَرْضٍ تَمُوتُ» چرا از وقت شهادت خویش جستجو میکرد؟ لذا ممکن است منظور خود مرگ و علّت تقدیر آن بر کلّ انسانها باشد. باتوجه به همهی این مطالب به نظر میرسد دیدگاه ابن میثم و ابن ابی الحدید درست باشد. ۳ - تعدادکاربرداین کلمه فقط دو بار در «نهج البلاغه» آمده است. ۴ - پانویس۵ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بَحث»، ص۱۱۱-۱۱۲. |